گل گلدونم
و اما هفته پیش اوایل هفته خاله اینا خونه مون بودن و رفتیم عیادت دختر دایی من که تازه زایمان کرده بود ودختر نازی به اسم ثنا به دنیا اورده بود اواسطش رفتیم با بابایی گردش و بعد غذا خوری و اواخرش تولدم بود و با انا اینا رفتیم پارک ائل گولی گلم بدم میاد از اینکه وبت و اینجوری بی روح و خیلی مختصر و مفید مینویسم متاسفانه این چند روز سخت درگیر اماده شدن برا کنکورم میدونم که همیشه میگم اما باز بگم به خاطر دسترسی نداشتن دائمی به اینترنت و به خاطر اینکه دوست دارم تمام لحظات شیرین زندگیمون و ثبت کنم مجبورا یک مدتی اینجوریه اما کم مونده خیلی کم تا انشاا...بریم خونه خودمون اون موقع...
نویسنده :
مامان سپیده
16:29